Lawh-i-Ishraqat/Page1/Arabic18

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search

يَا أَيُّهَا النَّاظِرُ إِلیَ الأُفُقِ الأَعْلَی ندا بلند است و قوّه سامعه قليل بل مفقود اين مظلوم در فم ثعبان اوليای الهی را ذکر مينمايد اين أيّام وارد شد آنچه که سبب جزع و فزع ملأ اعلی گشت ظلم عالم و ضرّ امم مالک قدم را از ذکر منع ننمود و از اراده‌اش باز نداشت نفوسی که سالها خلف حجاب مستور چون افق امر را منير و کلمة اللّه را نافذ مشاهده نمودند بيرون دويدند با سيوف بغضا و وارد آوردند آنچه را که قلم از ذکرش عاجز و لسان از بيانش قاصر منصفين شاهد و گواه که از اوّل امر اينمظلوم امام وجوه ملوک و مملوک و علماء و امراء من غير ستر و حجاب قيام نمود و باعلی النّداء کلّ را بصراط مستقيم دعوت فرمود ناصری جز قلمش نبود و معينی جز نفسش نه نفوسی که از اصل امر بی خبر و غافلند بر اعراض قيام کردند ايشانند نَاعِقِينَ الَّذِينَ ذَکَرَهُم اللّهُ فِی الزُّبُرِ وَ الأَلْوَاحِ وَ أَخْبَرَ عَبَادَهُ بِانْتِشَارِهِم وَ ضَوْضَائِهِم وَ إِغْوَائِهِم طوبی از برای نفوسی که من فی العالم را تلقآء ذکر مالک قدم معدوم و مفقود مشاهده نمايند و بعروه محکم الهی تمسّک جويند تمسّکی که شبهات و اشارات و اسياف و مدافع ايشان را منع ننمايد و محروم نسازد طوبی للرّاسخين و طوبی للثّابتين قلم اعلی نظر باستدعای آنجناب مراتب و مقامات عصمت کبری را ذکر نمود و مقصود آنکه کلّ بيقين مبين بدانند که خاتم انبياء روح ما سويه فداه در مقام خود شبه و مثل و شريک نداشته اوليا صلوات اللّه عليهم بکلمه او خلق شده‌اند ايشان بعد از او اعلم و افضل عباد بوده‌اند و در منتهی رتبه عبوديّت قائم تقديس ذات الهی از شبه و مثل و تنزيه کينونتش از شريک و شبيه به آن حضرت ثابت و ظاهر اينست مقام توحيد حقيقی و تفريد معنوی و حزب قبل از اين مقام کما هو حقّه محرُوم و ممنوع حضرت نقطه روح ما سويه فداه ميفرمايد اگر حضرت خاتم بکلمه ولايت نطق نميفرمود ولايت خلق نميشد حزب قبل مشرک بوده‌اند و خود را موحّد ميشمردند اجهل عباد بودند و خود را افضل ميدانستند از جزای آن نفوس غافله در يوم جزاء عقائد و مراتب و مقامات ايشان نزد هر بصير و هر خبيری واضح و معلوم گشت از حق بطلب عباد اين ظهور را از ظنون و اوهام حزب قبل حفظ فرمايد و از اشراقات انوار آفتاب توحيد حقيقی محروم نسازد يا جليل مظلوم عالم ميفرمايد نيّر عدل مستور آفتاب انصاف خلف سحاب مقام حارس و حافظ سارق قائم مکان امين خائن جالس در سنه قبل ظالمی بر دست حکومت اين مدينه جالس در هر حين از او ضرّی وارد لعمر اللّه عمل نمود آنچه را که سبب فزع اکبر بود ولکن قلم اعلی را ظلم عالم منع ننموده و نمينمايد محض فضل و رحمت مخصوص امراء و وزرای ارض مرقوم داشتيم آنچه را که سبب حفظ و حراست و امن و امانست که شايد عباد از شرّ ظالمين محفوظ مانند إِنَّهُ هُوَ الحَافِظُ النَّاصِرُ المُعِينُ رجال بيت عدل الهی بايد در ليالی و أيّام به آنچه از افق سمآء قلم اعلی در تربيت عباد و تعمير بلاد و حفظ نفوس و صيانت ناموس اشراق نموده ناظر باشند.