Kitab-i-Iqan/Page7/Arabic128
Jump to navigation
Jump to search
و همچنين دو نفر از اهل کوفه خدمت حضرت امير آمدند. يکی را بيتی بود که اراده بيع آن داشت و ديگری مشتری بود. و قرار بر آن داده بودند که به اطّلاع آن حضرت اين مبايعه وقوع يابد و قباله مسطور گردد. آن مظهر امر الهی به کاتب فرمودند که بنويس: "قَدِ اشْترَی مَيِّتٌ عَن مَيِّتٍ بَيتاً مَحدُوداً بِحدودٍ اَربَعةٍ، حدٌّ إلَی القَبْرِ وَ حَدٌّ إلَی اللَّحْدِ وَ حَدٌّ إلی الصِّراط، و حدٌّ إمّا إلَی الجَنَّةِ و إمّا إلی النّارِ." حال اگر اين دو نفر از صور حيات علوی زنده شده بودند و از قبر غفلت به محبّت آن حضرت مبعوث گشته بودند البتّه اطلاق موت بر ايشان نمی شد.