Lawh-i-Nasr/Arabic5
بدانکه در ظاهر هم دور نبوده بلکه تو را بهيکلی مبعوث نموديم و امر بدخول در رضوان قدس محبوب فرموديم و تو توقّف نموده در فِنای باب متحيّرا قائم شده و هنوز فايز بورود در مدينه قدس صمدانيّه و مقرّ عزّ رحمانيه نشده * حال ملاحظه نما که باب فضل مفتوح و تو مأمور بدخول * و لکن تو خود را بظنون و أوهام محتجب نموده از مقرّ قرب دور مانده * تاللّه الحقّ در کلّ حين تو و أمثال تو مشهودند که بعضی در عقبه سؤال واقفند و برخی در عقبه حيرت متوقّف و بعضی در عقبه اسماء محتجب * پس بشنو ندای منادی عظمت را که در کلّ حين از کلّ جهات تو را و کلّ اشيا را ندا ميفرمايد که تاللّهِ الحقّ قد ظهر مُنْزِلُ القَدَر فی المَنْظر الأکبر و ظهر ما لا ظهر إِذًا أخذت الزّلزالُ مظاهرَ الأسماء و کلَّ مَنْ فی الأرض و السّماء و أکثرهم کفروا ثمَّ نفر * قل يا قوم تاللّه المقتدر المحبوب قد کسفت الشّمس ثمّ اضطرب القمر لأنّ بحرَ الأعظم تموَّج فی ذاته باسمه الأعظم الأکبر * يا قوم فاعرفوا قدرَ تلک الأيّام لأنَّ فيها جری السّلسبيل و التّسنيم ثمّ هذا الکوثر المقدَّس الأطهر إِذًا ولُّوا وجوهکم اليه و لا تلتفتوا الی کلّ مَعين کدر * با اين ندای خوش ربّانی و نغمه قدس سبحانی که در کلّ حين بابدع الحان ناطق و مُغنّی است احدی در نفس خود مستشعر نشده اذاً قد عمَتْ کلُّ ذی عين و صمَّت کلُّ ذی اذن و بکت کلّ ذی لسان و احتجب کلّ ذی قلب و جهل کلّ ذی علم و مُنع کلّ ذی عرفان إلّا من أيّده اللّه بفضله و انقطع عن العالمين *