Kitab-i-Badi/Persian594: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(5 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
و اين که نوشته بودی كه نه اشخاصي كه در بغداد و جای ديگر در ايّام و ليالی در صرف چای با سماور و اوضاع و دستگاه الخ. ای ارذل وجود، و الله الّذی لا إله إلاّ هو كه اگر اقلّ از ذرّه نجابت در تو و مرشدينت بود هرگز چنين كلمات مذكور نمي نمودی و نفس الله را به جهت سرور انفس خبيثه نمي آزردی. تا حال[۳۱۶]هيچ رذلی چنين كلمات ذكر نموده كه تو نموده؟ لا فو ربّ العالمين، إلاّ أنت و أمثالك. إسمع نداء نقطة البيان، ثمّ إستحی عن جماله و لاتضرب محبوبه بسيوف البغضاء و لا مقصودَه برماح الفحشاء! إتّق مِن يوم تضطرب فيه كلّ الوجود مِن الغيب و الشّهود و تقشعرّ فيه جلود العالمين.
و از اين مراتب گذشته و الله الّذی لا إله إلاّ هو و به حقّ طلعت مبارك خود ايشان كه اكثر اوقات در حَرَم غذای يوم نبوده. و بسا از ايّام كه قريب به عصر نان از برای اهل حرم تحصيل می شد، آن هم به دَين. و بعضی احيان كه بعضی از اصحاب ضيافت می نمودند بعضی از احباب را حبّاً للّه طلب مي فرمودند و بعد از قرائت آيات الهی و كلمات[۳۲۰]عزّ صمدانی هر كسی به قدر خود مرزوق می شد. و اين مقصود اظهار حبّ بوده. باری در آن ايّام خيال نمي رفت كه مثل تو معرض محتجبی پيدا شود كه به اين گونه امور اعتراض نمايد، ولكن فو الله الّذی لا إله إلاّ هو كه آن نفس معرض بالله كه جميع اين كلمات را به تو القا نموده در جميع ايّام راحت بوده و با نساء متعدّده به عيش مشغول. و به حقّ خود ايشان كه لازال زخارف ملكيّه نزدش موجود و هر وقت كه فی الجملة گفتگوئی در عراق می شد عازم بصره و ديار اخری بوده، چنانچه كلّ مي دانند. ولكن كلمات الحقّ لا يزيدك إلاّ غلّا و إعراضاً.

Latest revision as of 23:00, 16 May 2023

و از اين مراتب گذشته و الله الّذی لا إله إلاّ هو و به حقّ طلعت مبارك خود ايشان كه اكثر اوقات در حَرَم غذای يوم نبوده. و بسا از ايّام كه قريب به عصر نان از برای اهل حرم تحصيل می شد، آن هم به دَين. و بعضی احيان كه بعضی از اصحاب ضيافت می نمودند بعضی از احباب را حبّاً للّه طلب مي فرمودند و بعد از قرائت آيات الهی و كلمات[۳۲۰]عزّ صمدانی هر كسی به قدر خود مرزوق می شد. و اين مقصود اظهار حبّ بوده. باری در آن ايّام خيال نمي رفت كه مثل تو معرض محتجبی پيدا شود كه به اين گونه امور اعتراض نمايد، ولكن فو الله الّذی لا إله إلاّ هو كه آن نفس معرض بالله كه جميع اين كلمات را به تو القا نموده در جميع ايّام راحت بوده و با نساء متعدّده به عيش مشغول. و به حقّ خود ايشان كه لازال زخارف ملكيّه نزدش موجود و هر وقت كه فی الجملة گفتگوئی در عراق می شد عازم بصره و ديار اخری بوده، چنانچه كلّ مي دانند. ولكن كلمات الحقّ لا يزيدك إلاّ غلّا و إعراضاً.