Kitab-i-Badi/Persian563: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(3 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
ای مقلّد متوهّم، چنين نفوس به چه كار خواهند آمد؟ ما فی حقيقتت از اين كلمه معلوم شد، كه عقيده تو و معرضين بالله چه بوده و چه خواهد بود. جواهر وجود را مثل خود دانسته كه شموس حقيقت را به انفس مشركه قياس كرده. فو الله إضطربتْ مِن قولك كلُّ شیءٍ. آن قدر بدان كه آنچه در اعلی رتبه عرفان خود عارف شوی[۳۰۰]وهمی است از تو كه راجع به نفس خود تو بوده و اصفيای الهی از آن مقدّس و مبرّا. قسم به آفتاب عزّ معانی كه در كلّ حين و حان به تمام اشتياق منتظر بوده اند كه در سبيل رحمن جان انفاق نمايند، و تواستهزاءً علی الله مي نويسی كه پيغمبر در جوال رفته بود. از كلمه ات قَدْرَت معلوم. ديگر لفظی نبود كه مذكور نمائی كه مخصوص به اين لفظ قبيح ذكر كرده. أفّ لك و لحيائك! فطرت مرشدت هم مثل خودت بوده و خواهد بود.
ای زاغ ارض جرزه، حكايت از طوطی مصر احديّه منما! ای طنين ذُباب، از صرير قلم اعلی ذكر مكن كه عرض خود مي بری و زحمت ما مياری. آيا نشنيده كه حسين بن علیّ - روح من فی ملكوت الإبداع فداهما – به چه شوق و اشتياق جان در ره حقّ باخت؟ و اگر بگوئی چنانچه ملحدين گفته اند كه بين يدیّ اعدا مبتلی شد و چاره جز كشته شدن نداشت، هذا القول بغیٌ مِنك و مِنهم علی الله المهيمن القيّوم. چه كه در حينی كه از مدينه حركت مي فرمود به همين نيّت و اراده حركت فرمود. فو الله به شوق لقاء محبوب حركت نمود و طلباً لوصاله قطع مراحل فرمود. چنانچه در حين خروج آن جمال احديّه از مدينه، مخصوص وداع به روضه مقدّسه ساذج وجود مِن الغيب و الشّهود، جدّ مطهّر خود، تشريف برده و به اين كلمات ابدع احلی ناطق:

Latest revision as of 18:46, 16 May 2023

ای زاغ ارض جرزه، حكايت از طوطی مصر احديّه منما! ای طنين ذُباب، از صرير قلم اعلی ذكر مكن كه عرض خود مي بری و زحمت ما مياری. آيا نشنيده كه حسين بن علیّ - روح من فی ملكوت الإبداع فداهما – به چه شوق و اشتياق جان در ره حقّ باخت؟ و اگر بگوئی چنانچه ملحدين گفته اند كه بين يدیّ اعدا مبتلی شد و چاره جز كشته شدن نداشت، هذا القول بغیٌ مِنك و مِنهم علی الله المهيمن القيّوم. چه كه در حينی كه از مدينه حركت مي فرمود به همين نيّت و اراده حركت فرمود. فو الله به شوق لقاء محبوب حركت نمود و طلباً لوصاله قطع مراحل فرمود. چنانچه در حين خروج آن جمال احديّه از مدينه، مخصوص وداع به روضه مقدّسه ساذج وجود مِن الغيب و الشّهود، جدّ مطهّر خود، تشريف برده و به اين كلمات ابدع احلی ناطق: