Kitab-i-Badi/Persian551: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(5 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
و ديگر كجا شما در اين ارض بوده كه ظلم فهميده و نسبت داده؟ و الله الّذی لا إله إلاّ هو، كه اگر احدی به آن نفس معرض تكلّم نموده تا چه رسد به ظلم! ظالم را مظلوم دانسته و مشرك را موحّد شمرده. خود تو اقرار بر اخلاق حقّ نموده و مع ذلك ظلم نسبت مي دهی. لا تشعر ما تقول. در كلّ اوقات با نساء متعدّده در محلّ راحت به عيش و عشرت مشغول بوده. بلی، در اين ارض آن سيّد مفسد، كه انشاء الله خير نبيند و به مقصودش نرسد، به او تلقين نموده آنچه تلقين نموده، و جميع اين امور از تدبيرات او است. اگر چه خود اصل[۲۹۳]شجره اعراض و الله الّذی لا إله إلاّ هو كه به مكر و خدعه ظاهر شده كه در ابداع مثل و شبه نداشته و ندارد. درايت شما معلوم شد كه خوب مطلب را می فهميد، يحرّكك هواء الشّرك و النّفاق كيف يشاء.
اين كلمات مذكور شد تا مِن حيث لا يشعر سخن نگوئی و به هر ريحی متحرّك نشوی و از حقّي، كه اگر بخواهد جميع اسامی كه تو او را احصا نموده به قبضه از تراب راجع نمايد قادر است، اعراض نكنی. چه كه يك مقام از مقاماتِ توصيفِ حقّ آن است كه چون در كلّ شیء آثار تجلّيات خود مشاهده می فرمايد، لذا به ادنی آيه ظاهره در ارض كلّ اسماء و صفات راجع شده و خواهد شد. چه كه مقصود از اسماء حسنی كه به او خطاب می شود راجع است به آن تجلّی ربانيّه كه مِن غير جهة در او تجلّی فرموده. و تا اين آيه تجلّی در كلّ شیء باقی بر كلّ شیء اطلاق كلّ اسماء صادق، و بعد از اعراض هر يك محروم و به مقرّ نار راجع. و اگر مشاهده می شد كه قابل عرفانی، هر آينه بحر معانی و عرفان رشحی به تو مبذول مي فرمود. ولكن بهتر همان كه[۲۹۵]محروم باشی و به همين كلمات محدوده مؤتفكه محتجبه تكلّم نمائی. لا تخرج مِن أهل السّجّين إلاّ كلمات السّجّينيّة.

Latest revision as of 18:42, 16 May 2023

اين كلمات مذكور شد تا مِن حيث لا يشعر سخن نگوئی و به هر ريحی متحرّك نشوی و از حقّي، كه اگر بخواهد جميع اسامی كه تو او را احصا نموده به قبضه از تراب راجع نمايد قادر است، اعراض نكنی. چه كه يك مقام از مقاماتِ توصيفِ حقّ آن است كه چون در كلّ شیء آثار تجلّيات خود مشاهده می فرمايد، لذا به ادنی آيه ظاهره در ارض كلّ اسماء و صفات راجع شده و خواهد شد. چه كه مقصود از اسماء حسنی كه به او خطاب می شود راجع است به آن تجلّی ربانيّه كه مِن غير جهة در او تجلّی فرموده. و تا اين آيه تجلّی در كلّ شیء باقی بر كلّ شیء اطلاق كلّ اسماء صادق، و بعد از اعراض هر يك محروم و به مقرّ نار راجع. و اگر مشاهده می شد كه قابل عرفانی، هر آينه بحر معانی و عرفان رشحی به تو مبذول مي فرمود. ولكن بهتر همان كه[۲۹۵]محروم باشی و به همين كلمات محدوده مؤتفكه محتجبه تكلّم نمائی. لا تخرج مِن أهل السّجّين إلاّ كلمات السّجّينيّة.