Kitab-i-Badi/Persian696: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(One intermediate revision by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
و بعد مجلس منقضی شده جمال ابهی تشريف بردند. ولكن آن سيّد در كلّ حين به شأن بديع ظاهر، و به شأنی حبّ الله اخذش نمود كه بالاخره از اكل و شرب منقطع شد. و مدتی[۳۷۱] به اين حالت بوده تا آن كه در يومی اشعاری در مدح الله گفته و به اصحاب داده و الان موجود. اگر نفسی ملاحظه نمايد از اشتعال كينونت آن ساذج قدس مطّلع می شود. تا آن كه يومی از ايّام در اوّل فجر برخواسته و به بيت اعظم توجّه نمود و به عمامه خود فِناء اطهر بيت را جاروب نموده، و بعد رفته تيغی اخذ نمود و به بيت آمحمّد رضا هم رفته و ديدنی نمود و به مقرّ قربانگاه دوست شتافت، منقطعاً عن كلّ من فی السّموات و الأرضين، و در آن حين توجّه جميع ملئكه عالين در حولش بوده و با او به قربانگاه توجّه نمودند. تا آن كه در خارج مدينه قرب شط مقابل بيت به دست خود حنجر مبارك خود را قطع نمود، شوقاًلحبّ ربّه و شغفاً فی ودّه و طلباً لوصاله و راضياً لقضائه و مقبلاً إلی حرم وصله.
و بعد در مدينه اين امر شهرت نمود، به شأني که كلّ استماع نمودند. و تفنگچی باشی با جمعی از عرب و عجم توجّه به آن مقرّ اطهر نموده، مشاهده نمودند كه آن هيكل مقدّس خوابيده و تيغ در دستش و به اين حالت جان فدا نموده. بعد از ملاحظه كلّ متحيّر شده، و همان فعل سبب شد كه چند نفر از اعدا از افعال خود نادم شده به حبّ الهی فائز شدند. و در هيچ عصری چنين امری واقع نشد. حال ملاحظه كن كه اسم[۳۷۲]اين نفس مبارك هم اسمعيل بوده، ولكن اين اسمعيل از قربانگاه دوست زنده برنگشت و جان در رهش ايثار نمود. فو الله اين فعل حجّت است بر كلّ مَن فی السّموات و الأرض، ولكن تو نيابی و امثال تو نيابند. تو را چه به اين عوالم؟ تو برو و ذكر وصايت مجعوله كن و در آن مقام تحقيق كن و رساله بنويس.

Latest revision as of 02:22, 17 May 2023

و بعد در مدينه اين امر شهرت نمود، به شأني که كلّ استماع نمودند. و تفنگچی باشی با جمعی از عرب و عجم توجّه به آن مقرّ اطهر نموده، مشاهده نمودند كه آن هيكل مقدّس خوابيده و تيغ در دستش و به اين حالت جان فدا نموده. بعد از ملاحظه كلّ متحيّر شده، و همان فعل سبب شد كه چند نفر از اعدا از افعال خود نادم شده به حبّ الهی فائز شدند. و در هيچ عصری چنين امری واقع نشد. حال ملاحظه كن كه اسم[۳۷۲]اين نفس مبارك هم اسمعيل بوده، ولكن اين اسمعيل از قربانگاه دوست زنده برنگشت و جان در رهش ايثار نمود. فو الله اين فعل حجّت است بر كلّ مَن فی السّموات و الأرض، ولكن تو نيابی و امثال تو نيابند. تو را چه به اين عوالم؟ تو برو و ذكر وصايت مجعوله كن و در آن مقام تحقيق كن و رساله بنويس.