Kitab-i-Badi/Persian589: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(One intermediate revision by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
ای مغلّ معرض، از كجا بر تو معلوم شد كه لغير الله بوده؟ هرگز نفس مقدّس را در آنی حفظ نفرموده اند. در اين مقام يك فقره از مناجات كه مع الله نموده اند ذكر می شود، لعلّ تتذكّر فی نفسك و تكون من المتذكّرين. مضمون آن به لسان پارسی اين است: ای اله من، هرگز نفس خود را در سبيل تو حفظ ننموده ام و با اعدايت مداهنه ننمودم. در كلّ اوان در دست اعدا مبتلی بوده ام و در احيان قضايای وارده اراده چنان بود كه جان انفاق نمايم. ولكن تو، ای پروردگار من، به حِكَم بالغه و مصالح مستوره از انظر بريّه عبد خود را حفظ فرمودی. ولكن اين حفظ نه به جهت آسايش او بوده، بلكه لاجل قضای آخَر. و توئی محمود در كلّ افعال خود و محبوب در اراده خود. حال اگر امثال تو در كلمات منزله الهيّه نظر می نمودند مطّلع می شدند به اموری كه احدی بر آن مطلع نشده، ولكن قضی عنك و عنهم.
بلی، آن قدر هست كه انسان بايد به قليل كفايت كند و شاكر باشد و به كثير از حقّ غافل نشود، اصل امر اين است. و إلاّ رياضت و عدم آن علامت حقّ و باطل نبوده، و علامت احبّای حقّ از جبينشان ظاهر و مشهود، چنانچه اليوم به خاتم عقيق معانی بر جبين احبّای الهی مرقوم كه "هذا مِن أهل الله بين العالمين". و والله مقصودی از اين بيان نداشته اند مگر آن که شايد به عنايت الهی عباد از اين حدودات فارغ شوند. فرمودند: اگر ممكن می شد اليوم امر مي نمودم كه جميع اهل الله بر اكراس ذهب جالس شوند، چه كه آنچه خلق شده در حقيقت اوّليه مخصوص مؤمنين بالله بوده. كجا است اين نظر و آن نظری كه در چای خوردن اعتراض می نمايد، مع آن که از مذهب بيان است؟

Latest revision as of 22:59, 16 May 2023

بلی، آن قدر هست كه انسان بايد به قليل كفايت كند و شاكر باشد و به كثير از حقّ غافل نشود، اصل امر اين است. و إلاّ رياضت و عدم آن علامت حقّ و باطل نبوده، و علامت احبّای حقّ از جبينشان ظاهر و مشهود، چنانچه اليوم به خاتم عقيق معانی بر جبين احبّای الهی مرقوم كه "هذا مِن أهل الله بين العالمين". و والله مقصودی از اين بيان نداشته اند مگر آن که شايد به عنايت الهی عباد از اين حدودات فارغ شوند. فرمودند: اگر ممكن می شد اليوم امر مي نمودم كه جميع اهل الله بر اكراس ذهب جالس شوند، چه كه آنچه خلق شده در حقيقت اوّليه مخصوص مؤمنين بالله بوده. كجا است اين نظر و آن نظری كه در چای خوردن اعتراض می نمايد، مع آن که از مذهب بيان است؟