Kitab-i-Badi/Persian622: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(3 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
و ديگر رسولان را ندانستم كه را گفته. اگر مقصود جناب عبد حاضر لدی الوجه بوده، و الله مخصوص امری آمده در آن مدينه كه هيچ دخلی به او نداشته، چنانچه نزد احدی نرفته. جميع شاهد و گواهند كه آن نفس خبيث در اين ارض جميع افعال شنيعه قبيحه را به حقّ نسبت داده، و آن ارض هم گفته اند آنچه را كه احدی در حقّ احدی نگفته. عبد حاضر لدی الوجه حال مي گويد: "خود نفس كاذبت نيامدی و مذكور ننمودی كه سيّد محمّد چنين و چنان مي گويد؟" و چه مقدار كلمات نالايقه در حقّ ايشان ذكر نمودی كه او مي گويد: "حتّی مذكور نمودی كه از برای شهريه خوب نيست حرف گفته شود، هر قسم هست اصلاح شود. و من در جواب گفتم كه معارضه نبوده و نخواهد بود، اعراض از آن نفوس لأمر الله واقع شده، نه لأجل امور ظاهره. جميع شهريه را واگذارند به آن نفوس مشركه، جنگی و جدالی نبوده. و در مجالس متعدّده از تو خواستم كه در يك مقرّ با او مجتمع شويم تا بر تو ثابت گردد كه آنچه گفته به افترای محض نسبت داده. آمدی گفتی كه قبول نمي كند."
حمد مي كنيم خدا را كه به بازوی توكّل و انقطاعْ صنم وهم را شكستيم و به شريعه يقين وارد شديم. و كاش تو هم مي بودی و به بصر خود مشاهده مي نمودی. نحمد الله بذلك و نشكره فی كلّ حين. فو الله اگر ذرّه انصاف در تو مي بود هرآينه بايد ليل و نهار به اوصاف اين عباد متكلّم شوی، چه كه فعل ما بر دين ما گواهی است صادق و شاهدی است واضح و آشكار. چه كه سلاسل تقليد را شكستيم و به حقّ فائز گشتيم و از وهمي كه جميع قلوب را اخذ نموده بود فارغ شديم. ای فقير بی بضاعت، بسيار بسيار در وهم مستغرقی. فيا ليت رأيته و عرفته و إطلعت بما عنده. كاش ملاقات شده بود و از عرفاني كه در مجالس[۳۳۵]ذكر مي نمود مذكور مي آمد و مطّلع می شدی از آنچه اين ايّام از او محتجبی.

Latest revision as of 23:10, 16 May 2023

حمد مي كنيم خدا را كه به بازوی توكّل و انقطاعْ صنم وهم را شكستيم و به شريعه يقين وارد شديم. و كاش تو هم مي بودی و به بصر خود مشاهده مي نمودی. نحمد الله بذلك و نشكره فی كلّ حين. فو الله اگر ذرّه انصاف در تو مي بود هرآينه بايد ليل و نهار به اوصاف اين عباد متكلّم شوی، چه كه فعل ما بر دين ما گواهی است صادق و شاهدی است واضح و آشكار. چه كه سلاسل تقليد را شكستيم و به حقّ فائز گشتيم و از وهمي كه جميع قلوب را اخذ نموده بود فارغ شديم. ای فقير بی بضاعت، بسيار بسيار در وهم مستغرقی. فيا ليت رأيته و عرفته و إطلعت بما عنده. كاش ملاقات شده بود و از عرفاني كه در مجالس[۳۳۵]ذكر مي نمود مذكور مي آمد و مطّلع می شدی از آنچه اين ايّام از او محتجبی.