Kitab-i-Badi/Persian576: Difference between revisions

From Baha'i Writings Collaborative Translation Wiki
Jump to navigation Jump to search
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
m (Pywikibot 8.1.0.dev0)
 
(5 intermediate revisions by the same user not shown)
Line 1: Line 1:
بدان كه شأن انبيا بلندتر از آن است كه امثال تو بتوانند ادراك نمايند. و آن شموس احديّه لازال به شوق و اشتياق الهی بوده اند و آنچه در سبيل محبوب بر آن نفوس قدسی وارد كلّ راضی و شاكر بوده اند. و دقيقه در تبليغ امر الله اهمال نفرموده اند. آيا نشنيدی كه نوح چه مقدار در امر الله نوحه نمود؟ در كلّ ايّام مقابل قوم مي ايستاد و ناس را به شريعه عزّ ربانيّه دعوت مي فرمود. و در هر يوم بعد از تبليغ به شأنی بر ايذای آن مظهر امر مبالغه و اصرار می نمودند كه وصف آن ممكن نه. و در بعض ايّام از شدّت بلايا كه بر آن حضرت وارد مي آمد گمان موت می نمودند. كلّ اين امور را حبّا للّه حمل مي فرمودند. و اگر از خوف انبيا ذكری در كتاب ديده، چنانچه در مقدّمه كليم در كتاب الله مسطور، امر او را نه تو و نه مرشدينت هيچ كدام ادراك ننموده ايد. اگر بخواهی ادراك نمائی فاسئل لِيبيّن الله لك ما عنده و إنّ عنده علم كلّ شیء و علم السّموات و الأرضين.
و چون در نظر اهل عراق اين طايفه حقير و بی مقدار بودند، به شأنی كه جز لعن و سبّ و شتم از احدی نسبت به اين طايفه مذكور نمی شد، لذا احدی مراوده نمي نمود تا از كوثر بيان معارف الهی و سلسبيل حكم نامتناهی ربّانی مرزوق شود. محض مخالطه مدّتی به قهوه، كه در يم شط واقع بود، تشريف بردند تا آن که در آن محلّ با بعضی از اهل عراق گفتگو شد. و بعد بنای مراوده گذاردند و به شأنی امر الله معزّز شد كه كلّ به ثناء الله ناطق و به شطر مقصود مايل گشتند. ای بی بصر، اگر به قدر خفّاش بصر مي داشتی هرآينه تصديق مي نمودی كه جلوسُهُ فی القهوة فی أقلّ مِن آن لَخيرٌ منك و مِن وجودك و عمّا[۳۰۹]عملتَ و تعمل، ثمّ عمل مثلائك.

Latest revision as of 22:54, 16 May 2023

و چون در نظر اهل عراق اين طايفه حقير و بی مقدار بودند، به شأنی كه جز لعن و سبّ و شتم از احدی نسبت به اين طايفه مذكور نمی شد، لذا احدی مراوده نمي نمود تا از كوثر بيان معارف الهی و سلسبيل حكم نامتناهی ربّانی مرزوق شود. محض مخالطه مدّتی به قهوه، كه در يم شط واقع بود، تشريف بردند تا آن که در آن محلّ با بعضی از اهل عراق گفتگو شد. و بعد بنای مراوده گذاردند و به شأنی امر الله معزّز شد كه كلّ به ثناء الله ناطق و به شطر مقصود مايل گشتند. ای بی بصر، اگر به قدر خفّاش بصر مي داشتی هرآينه تصديق مي نمودی كه جلوسُهُ فی القهوة فی أقلّ مِن آن لَخيرٌ منك و مِن وجودك و عمّا[۳۰۹]عملتَ و تعمل، ثمّ عمل مثلائك.